قلب قرمزی
مثل همیشه برای اینکه خوابت ببره سرت رو گذاشتی رو دستهای من. مشغول حرف زدن بودیم که یکدفعه زدی زیر گریه. میگی مامان من خیلی دلم برات میسوزه(منظورت اینه که دلت برام تنگ میشه) چقدر خدا ما رو دوست داشت که ما رو بهم داد. آرشیدا رسما عاشق مهربونیت هستم. خدا کنه همونطور که شما با محبت به همه چی نگاه میکنی روزگار هم با محبت به شما نگاه کنه و بهترینها رو برات رقم بزنه. ...
20:25