آرشیداآرشیدا، تا این لحظه: 15 سال و 2 ماه و 5 روز سن داره

آرشیدا خورشید زندگی من

ایده های جدید آرشیدا

1391/9/13 14:01
586 بازدید
اشتراک گذاری

چند روز پیش بود حسابی حوصله ات سر رفته بود در نتیجه به من گیر دادی و بهانه جدیدت این بود: مامان چرا هیچکی نمیاد خونه ما؟ من تنهام. خسته شدم از بس با شما و بابا بازی کردم. برام یه برادر بیار که موهاش شبیه موهای من باشه صداش هم همینطور. بعدش با هم بازی کنیم. من کلافه هستم. نی نی میخوام.........

 niniweblog.com

بهم میگی مامان من میخوام اسمم رو عوض کنم. میخوام بزارم زهرا. میگم چرا؟ چون اسم دوستت زهراست؟ میگی نه از این کلمه خوشم میاد صدام کن زهرا. و من محکم بغلت میکنم و میبوسمت. اینروزها صدات میکنم زهرای من. کلی ذوق میکنی. البته اینم بگم که این یه رازه بین من و آرشیدام. چون دوست نداره جلوی کسی دیگه ای زهرا صداش کنم حتی باباش. میگه خجالت میکشم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

دوست جون مامان
14 آذر 91 9:59
) عجب چه فکرایی فسقلی