آرشیداآرشیدا، تا این لحظه: 15 سال و 1 ماه و 28 روز سن داره

آرشیدا خورشید زندگی من

بادکنک های ارشیدا!!!!

براي ارشیدام بیشتر از هر اسباب‌بازی دیگه‌ای بادکنک می‌خرم!                                       بازی با بادکنک خیلی چیزا رو به بچه یاد می‌ده. بهش یاد می‌ده که باید بزرگ باشه اما سبک، تا بتونه بالاتر بره. بهش یاد می‌ده که چیزای دوست داشتنی می‌تونن توی یه لحظه، حتی بدون هیچ دلیلی و بدون هیچ مقصری از بین برن، پس نباید زیاد بهشون وابسته بشه. و مهمتر از همه بهش یاد می‌ده که وقتی چیزی رو دوست داره نباید اونقدر بهش ...
2 آذر 1391

ورژن جدید آرشیدا

خوشبختی این روزهای من شده شنیدن صدای حرف زدن شما با عروسکهات. همش مشغول بازی با عروسکها هستی صدات رو تغییر میدی و به جای اونها صحبت میکنی. با خودت حرف میزنی. غذا درست میکنی و قشنگتر اینکه خیالپردازی میکنی. داستانهای قشنگی برام تعریف میکنی و من غرق میشم تو این همه لذت و خوشی. عاشق رویاهات هستم. کاش میتونستم این روزها رو به قاب بکشم. روزهای که من مشغول کار خودم هستم اما صدای حرف زدن و بازی کردنت تو تمام خونه پیچیده. روزهای که هر چقدر هم بزرگ میشی بازم تو آغوشم جا میشی. روزهای که میای تو گوشم زمزمه میکنی: مامان برات میمیرم و من لبم رو گاز میگیرم و میگم خدا نکنه من برات میمیرم. ثانیه های زندگی من با نفس های تو هماهنگ شده. آخ که دلم میخواد همش ب...
2 آذر 1391

مامان خرابکار

شده یه کاری بکنید و بعدش از انجامش عصبانی باشید؟ الان این حس رو دارم. دلم میخواد جیغ بکشم. دلم میخواد با چسب موهای آرشیدا رو که کوتاه کردم به سرش بچسبونم. یعنی تا این حد از کوتاه کردن موهاش پشیمونم. کاش یکی دلداریم میداد. الانم قد موهاش شده تا زیر سرشونه اش اما دلم برای موهای بلندش که میبافتم یا باز میزاشتم یا حتی جمع میکردم تنگ شده. چرا اینکار رو کردم؟ انگیزه ام چی بود دقیقا؟ پ ن: هر وقت موهای خودم رو هم کوتاه میکنم ناراحت میشم. نمیدونم این چه اخلاقیه که دارم. الانم آرشیدا ناراحته میگه دیگه شبیه پرنسس ها نیستم. راستی دعوام هم نکنید به خدا خودم شدید عذاب وجدان دارم. میخواستم عکسهای سفر به اصفهان رو بزارم اما دیگه دل و دماغش نیست ...
24 آبان 1391

قلب قرمزی

  مثل همیشه برای اینکه خوابت ببره سرت رو گذاشتی رو دستهای من. مشغول حرف زدن بودیم که یکدفعه زدی زیر گریه. میگی مامان من خیلی دلم برات میسوزه(منظورت اینه که دلت برام تنگ میشه) چقدر خدا ما رو دوست داشت که ما رو بهم داد. آرشیدا رسما عاشق مهربونیت هستم. خدا کنه همونطور که شما با محبت به همه چی نگاه میکنی روزگار هم با محبت به شما نگاه کنه و بهترینها رو برات رقم بزنه.   ...
15 آبان 1391

بازی با برگهای پائیزی

جدیدا از آهنگ گل پری جون خوشت اومده و مدام باید این آهنگ رو برات بزاریم اونم با صدای بلند. هر کی هم که از کنارمون رد میشه یه نگاه خردمندانه به این مادر و دختر مشعوف میندازه. چه کنیم دیگه دختری دلش میخواد. دیروز ازم خواستی بریم پائیز بازی ما هم  رفتیم کالج و کلی بهمون خوش گذشت: ...
15 آبان 1391

رنگ و بوی زندگی من

  سرگرمی این روزهای ما شده برنامه دس دستی. صبحها و عصرها منتظریم که کی شروع میشه و البته من مشتاق تر از آرشیدا هستم برای دیدن این برنامه هفت دقیقه ای. شبها هم که خودمون به تقلید از این برنامه با سایه دستمون کلی بازی میکنیم. در مجموع دست این خانم نگار استخر درد نکنه که سرگرممون کرد. راستی رفتم دو تا چشم عروسک خریدم و برای آرشیدا یه دس دستی درست کردم که اینم عکسش و دستهای تپل عروسک من: عاشق همه چیزهای هستم که مربوط به شماست حتی تصویر دست کوچیک شما روی دیوار سالن. دلم نمیاد پاکش کنم و به پیشنهاد یکی از دوستان میخوام دورش قاب بگیرم. آرشیدا منتظر برای رفتن به کلاس زبان: آرشیدا و باباش د...
4 آبان 1391