آرشیدا این چهار تا عروسکش رو از بقیه بیشتر دوست داره. وقتی دو سالش بود این میمون رو از دوستم شهلا به عنوان کادوی تولد گرفت. اسمش رو گذاشته بود می می نی همیشه همراهش بود وقتی بیرون میرفتیم یا مهمونی یا حتی موقع خواب. خلاصه یک سالی با این عروسک خوش بود تا اینکه نوبت اون کلاغ رسید. این کلاغ کادوی دوست خاله فاطمه، آتوسا بود که میخواست به مناسبت ولنتاین هدیه اش بده که آرشیدا خانم ما اینو دستش دید و بغلش کرد و دیگه پس نداد.آتوسا هم یه کادو دیگه خرید و هدیه داد و این کلاغ شد مال دختر ما. این گوسفند محترم که اینروزها افتخار همراهی با آرشیدا رو داره هم بعد از دیدن کارتون گوسفندهای زبل مقبول افتاد. دختر منم میبرتش پارک تا ب...